Home > Work > همنوایی شبانهی ارکستر چوبها
21 " در نظام هرچه درجه پایینتر، آدمی به مرگ نزدیکتر، یک سرباز در خط مقدم جبهه میجنگد، درست چهره به چهره با مرگ و یک فرمانده بسته به درجهاش در مسافتی دورتر، یک کرنل آنقدر از مرگ فاصله گرفته است که از بالا به آن نگاه میکند و هرچه از مرگ رویارو فاصله میگیرد، به مرگ دیگر، مرگ نا غافل نزدیکتر میشود. "
― رضا قاسمی , همنوایی شبانهی ارکستر چوبها
22 " مدتی بود که اینجاوآنجا، هرازگاهی، دست خدا از آستین مردان خدا بیرون میآمد و سر کسانی که را که کافر بودند گوش تا گوش میبرید. و من که از هراس آن دستها خانهی پدر را ترک کرده و به پایتخت آمده بودم، آن دستها که در کشور بهقدرت رسید کشور را هم ترک کرده و به اینجا آمدم، اما حالا میدیدم که ان دستها روبه روی مناند، در اتاقی درست چسبیده به اتاق من! "