Home > Author > Milan Kundera >

" اگنس پیش خود چنین فکر کرد: خالق، برنامه مشروحی را در اختیار کامپیوتر گذاشت و رفت. خدا جهان را آفرید و آن را برای بشریتی وانهاده که میکوشد اورا در یک خلا بی پژواک خطاب کند به جا گذاشت. این ایده ی تازه ای نیست، اما رهاشدن از جانب خدای اجدادمان یک چیز است و رها شدن از جانب خدای خالق یک جهان کامپیوتری چیزی دیگر.
در غیاب او برنامه ای هست که بدون آنکه کسی بتواند چیزی را تغییر دهد بی وقفه جریان دارد. دادن یک برنامه به کامپیوتر:این به معنای آن نیست که اینده جزء به جزء طراحی شده. برای مثال برنامه مشخص نکرده که در سال 1815 نبردی در واترلو در میگیرد و فرانسویان شکست میخورند، بلکه تنها آمده است که انسان ذاتا مهاجم است، محکوم به جنگ افروزی است و اینکه پیشرفت فنی ، جنگ را بیش از پیش. خوفناک می سازد... "

Milan Kundera , Immortality


Image for Quotes

Milan Kundera quote : اگنس پیش خود چنین فکر کرد: خالق، برنامه مشروحی را در اختیار کامپیوتر گذاشت و رفت. خدا جهان را آفرید و آن را برای بشریتی وانهاده که میکوشد اورا در یک خلا بی پژواک خطاب کند به جا گذاشت. این ایده ی تازه ای نیست، اما رهاشدن از جانب خدای اجدادمان یک چیز است و رها شدن از جانب خدای خالق یک جهان کامپیوتری چیزی دیگر. <br />در غیاب او برنامه ای هست که بدون آنکه کسی بتواند چیزی را تغییر دهد بی وقفه جریان دارد. دادن یک برنامه به کامپیوتر:این به معنای آن نیست که اینده جزء به جزء طراحی شده. برای مثال برنامه مشخص نکرده که در سال 1815 نبردی در واترلو در میگیرد و فرانسویان شکست میخورند، بلکه تنها آمده است که انسان ذاتا مهاجم است، محکوم به جنگ افروزی است و اینکه پیشرفت فنی ، جنگ را بیش از پیش. خوفناک می سازد...