Home > Work > مردی که نفسش را کشت
1 " خیام اگر ز باده مستی خوش باش با لاله رخی اگر نشستی خوش باش چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی چو هستی خوش باش "
― Sadegh Hedayat , مردی که نفسش را کشت
2 " هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستیکاین کیمیای هستی قارون کند گدا را "