Home > Work > The Spinoza Problem
21 " آرزو دارم روزی دنیا بدون مذاهب باشد، دنیایی با مذهبی جهانی که در آن همه افراد خردمندی خود را برای تجربه خدا و تکریم او بکار ببرند "
― Irvin D. Yalom , The Spinoza Problem
22 " انسان آزادی که در میان جاهلان زندگی می کند تا آنجا که بتواند به سختی می کوشد تا از عنایات آنها دور باشد "
23 " اسپینوزا پیرو عقیده رستگاری همه انسانها بود. او پیش بینی کرد که مذهب های رایج رو به زوال خواهند رفت، چرا که شمار فزاینده ای از انسانها، خود را وقف جست و جوی کاملترین فهم از گیتی می کنند. اسپینوزا افضل خردگرایان بود. او جریانی بی پایان از رابطه علت و معلول در دنیا می دید. از نظر او هیچ چیزی به عنوان اراده یا قدرت اراده وجود ندارد. هیچ چیزی بوالهوسانه رخ نمی دهد. سبب هر رویدادی، رویدادِ پیشین است و ما هر جه بیشتر خود را وقف این «شبکه سببی» کنیم بیشتر آزاد خواهیم شد. همین دیدگاه جهان منظم با قوانین پیش بینی پذیر و برگرفته از ریاضیات، دنیایی بانیروی توضیحیِ بی نهایت بود که به «گوته» احساس آرامش ارائه کرد "
24 " افلاطون: آیا از اشتیاق خود برای داشتن هرچه بیشتر ثروت، شهرت و احترام شرم نمی کنید؟ در حالی که برای اندیشیدن به خردمندی یا حقیقت یا بهترین حالت روحتان اهمیتی قائل نیستید "
25 " اِپیکور، متفکر یونانی برجسته از واژه ی آتاراکسیا بسیار سخن گفته که ترجمه ی آن می شود: «آرامش». از نظر اپیکور، آرامش یگانه شادکامی و سعادت حقیقی است. زندگی خوب، شامل از بین بردن اضطراب است. اپیکور خود را فیلسوفی پزشک می دانست که به بیماری های روحی می پرداخت. او گفته است: فلسفه ای که روح را شفا ندهد به اندازه ی دارویی که بدن را درمان نکند، ارزش ناچیزی دارد "
26 " معنای «شکیبا» را به یاد بیاور! معنای آن این است که ما «باید» در برابر باورهای دیگران، حتی اگر آنها را غیرمنطقی می انگاریم شکیبا باشیم "
27 " اگر فردی در میان کسانی با باورهای بسیار متفاوت زندگی کند، نمی تواند بدون تغییر اساسی خود با آنها همساز شود "
28 " تو دنیا را خواهی جست و جامعه ای غیرخرافاتی نخواهی یافت؛ مادامیکه جهل و غفلت وجود دارد پیروی از خرافات هم وجود دارد. از میان بردن جهل، یگانه راه حل است "
29 " خورشید، برای پیروزی عظیم یوشع بی حرکت ماند! آن افسانه است؟ مردم باستان، باور داشتند خورشید حرکت می کند و زمین بی حرکت است! اکنون می دانیم زمین دور خورشید می چرخد. همین خطا مدرکی است برای این که بگوییم انسان در ساخت کتاب مقدس دست داشته است. کتاب مقدس/ ترجمه تفسیری "
30 " اسپینوزا: به این نتیجه رسیدم که آیین های مذهبی جامعه ما هیچ ارتباطی با قانون الهی ندارد، هیچ ارتباطی با سعادت و پرهیزگاری و عشق ورزیدن ندارد و همه آنها به استمرار قدرت و نفوذ خاخامی مربوط می شود "
31 " آرزوی پایان یافتن همه سنت هایی را دارم که در حق افراد برای مستقل اندیشیدن مداخله می کنند "
32 " اسپینوزا قطره ی اشکی را که از گونه اش سرازیر شده بود پاک کرد و گفت: اگر بپذیری که باید به میزانی آیینهای مذهبی را اجرا کنیم که بخشی از طبیعتمان در طلب آن است و نه «آنقدر زیاد» که ما را به «اسارت» درآورد آنگاه تفکری واحد داریم "
33 " دلیل خرافه در تمام فرهنگها این است که انسانهای قدیم از تزلزل رازآلود هستی میترسیدند، آنها شناخت کافی برای فراهم کردن توضیحات نداشتن، و در آن روزگار، تنها شکل توضیح موجود، چنگ انداختن به ماوراءالطبیعه بود. "
34 " بگذار عشقت جاری شود و اجازه نده که تحت تأثیر عشقی باشد که ممکن است متقابلاً بهدست آوری. "
35 " Everything, every fact, bar none, has a cause, and we must understand that everything necessarily occurs. "
36 " Omul fiind in totalitate parte a naturii, este incorect sa credem ca omul mai degraba tulbura, decat sa respecte ordinea naturii. "
37 " Caracterul inseamna destin. [...]Caracterul, singur, este insuficient pentru profetii. Exista un alt ingredient fundamental, impredictibil. Cum sa-i spunem? Noroc? Sansa? Intamplarea de a te afla la locul potrivit, la momentul potrivit? "
38 " ALAS, IF ALL HUMANS WERE WISE AND HAD MORE GOOD WILL THE WORLD WOULD BE A PARADISE NOW IT IS MOSTLY A HELL "
39 " Exactly. We know that the great Goethe carried a copy of Spinoza’s Ethics in his pocket for a year. Imagine that—an entire year! And not only Goethe but many other great Germans. Lessing and Heine reported a clarity and calmness that came from reading this book. Who knows, there may come a time in your life when you, too, will need the calmness and clarity that Spinoza’s Ethics offers. I shan’t ask you to read that book now. You’re too young to grasp its meaning. But I want you to promise that before your twenty-first birthday you will read it. Or perhaps I should say, read it by the time you’re fully grown. Do I have your word as a good German? "
40 " بیشتر وقتها شادمانی بسیار حرف ها را در خود فرو می برد "