Home > Author > غادة السمان >

" مصطفی لجوجانه پرسید:تا حالا یک بار هم شده از مرگ یک ماهی غصه ات بگیرد و به ناله اش رحم کنی و به دریا برش گردانی؟
پدرش گفت من فقط صدای ناله ی تو و ده برادر گرسنه ات را می شنوم.
مصطفی هم شرمنده شد و هم خود را سیاه بخت دید.
منطق همه ی فلسفه های زیبا پیش فریاد یک کودک گرسنه فرو می ریزد. "

غادة السمان , بيروت 75


Image for Quotes

غادة السمان quote : مصطفی لجوجانه پرسید:تا حالا یک بار هم شده از مرگ یک ماهی غصه ات بگیرد و به ناله اش رحم کنی و به دریا برش گردانی؟<br />پدرش گفت من فقط صدای ناله ی تو و ده برادر گرسنه ات را می شنوم.<br />مصطفی هم شرمنده شد و هم خود را سیاه بخت دید. <br />منطق همه ی فلسفه های زیبا پیش فریاد یک کودک گرسنه فرو می ریزد.