QUOTE : چرا کار و بار «لوس بازی» سکه شده؟<br />چرا همه مثل هم حرف می‌زنند: «اون اتفاق باحاله»، «می دونی آدما»، «ای جانم»، «ازت راضی ام» و ...<br />چرا زنان و دختران ادای نوزادان را در می‌آورند و مردان و پسران فقط لودگی می‌کنند؟<br />چرا هیچ کس شخصیت منحصر به فردی ندارد؟<br />چرا می‌ترسند مبادا با کسی بحث‌شان شود؟<br />چرا وقتی به جوانی بیست و چند ساله می‌گویی «احمق»، به جای آنکه جوابت را دهد، می‌گوید :«وقت به خیر»<br />چرا همه «پالت» و «پرتقال من کجایی» گوش می‌دهند؟<br />چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمی‌کند و در یک نبرد عاشقانه، رقیب را به «دوئل» فرانمی‌خواند؟<br />چرا همه عاشق فوتبال و تیم «بارسا» و «یووه» شده‌اند؟<br />چرا همه فقط گرافیک و بازاریابی و هنرهای تجسمی می‌خوانند؟<br />چرا از میز شام و گربه و پای لاک‌زده عکس می‌گیرند؟<br />چرا وقتی یک شب عادی با دوستانشان جایی می‌روند، از این اتفاق ساده ده‌ها بار عکس سلفی و دستجمعی می‌گیرند؟<br />چه اتفاقی برای‌شان می‌افتد که از دیدن برنامه «خندوانه» یا طنزهای بینمک لذت می‌برند؟<br />چرا همه سیبیل‌های دسته موتوری دارند و پیراهن چهارخانه و عینک‌های پت و پهن و مانتوهای چادرگل گلی و شلوارهای قرمز و سبز و کانورس و کوله می‌پوشند؟<br />چرا همه چیز اینقدر گل گلی و عروسکی و ملوس شده است؟<br />چرا هرکس را که می‌بینی، هفته بعدش نمایشگاه یا کارگاه متن‌خوانی یا رونمایی از کتاب دارد؟<br />چرا همه داستان کوتاه می‌نویسند و شعر می‌گویند؟<br />چرا اینقدر عکاس و «کارگردان اولی» زیاد شده است؟<br />چرا هیچ کس رمان نمی‌نویسد؟<br />چرا هر کس که بعد از مدتی کافه نشینی، احساس می‌کند که باید یا مجله ادبی-هنری تاسیس کند یا مترجم و مدرس شود؟<br />چرا هیچکس نمی‌تواند چند دقیقه بدون مسخره بازی یا تقلید تکه کلام‌های باب روز، درباره هر موضوعی حرف بزند؟<br />چرا سر و ته همه چیز با دو تا تحلیل و یک کاریکاتور هم می‌آید؟<br />چرا همه بازاریاب و ایده‌پرداز تبلیغات شده‌اند؟<br />چرا همه فکر می‌کنند کانت و هگل و افلاطون یکسری حرف‌های نامفهوم زده‌اند؟<br />چرا آداب معاشرت را در حد جمع کردن حواس و نیاستادن بر سر راه دیگران و بلند بلند قهقهه نزدن در محیط عمومی، بلد نیستند؟<br />چرا هیچکس، هیچ موضوعی را تا انتها پیگیری نمی‌کند؟<br />چرا هیچ کس گله‌ای از رنگ قهوه‌ای وخاکستری آسمان ندارد؟<br />چرا فکر می‌کنند پل طبیعت و برج میلاد آثار معماری ارزشمندی هستند؟<br />چرا وقتی سگ و گربه می‌بینند، به نشانه هیجان، حرکات عجیب و اصوات نامفهوم از خودشان در می‌آورند؟<br />چرا نگرانند مبادا «جدی و خشک» جلوه کنند؟<br />چرا مدام احساس می‌کنند که باید به شکل اغراق شده‌ای بخندند و خوشمزه‌گی کنند؟<br />چرا از واژگانی چون «شرم»، «فروتنی»،«شرافت» و ... خنده‌شان می‌گیرد؟<br />چرا همه می‌ترسند کسی برنجد و ناچار خود را در گرداب خاله زنکی غرق می‌کنند؟<br />چرا وحشت از «توهین»، کار را به تایید کلاشان و شارلتان‌ها انداخته است؟<br />چرا اینهمه مراسم بزرگداشت این و آن برگزار می‌شود؟<br />چرا همه کودک صفت شده‌اند و مدام عکس‌های چند ماهگی و کاراکترهای عروسکی و کارتونی را مرور می‌کنند؟<br />چرا همه به میانجی خیریه‌ها و شیادها، با رنج‌های بشری مواجه می‌شوند؟<br />چرا به شکل بیمارگونه‌ای قربان صدقه هم می‌روند؟<br />چرا تیراژ کتاب‌ها 300 نسخه است؟<br />چرا همه در شکستن گردن روشنفکران از حکومت سبقت می‌گیرند؟<br />چرا نمی‌توانند خودفروختگی را محکوم کنند؟<br />چرا هیچ موضعی ندارند؟<br />و در نهایت چرا فکر می‌کنند خیلی باهوش، شریف، تاج سر بشریت و ملتی برگزیده هستند؟