Home > Author > Seyyed Hossein Nasr >

" کربن دستش را بر شانه من گذاشت و گفت: دوست عزیزم! می‌دانی جوان بودم درست از همین جاده به سوی آلمان سرازیر شدم تا بروم و هایدگر را ببینم اما از زمانی که فلسفه ایرانی ملاصدرا، سهرودی و مانند اینها را شناختم، دیگر فلسفه هایدگر از چشمم افتاد چراکه در هایدگر وجود با مرگ پایان می‌پذیرد اما ملاصدرا کسی است که در می‌یابد وجود راستین و ناب آنجاست که هستی آدم پایان می‌پذیرد. "

Seyyed Hossein Nasr , در جست‌وجوی امر قدسي


Image for Quotes

Seyyed Hossein Nasr quote : کربن دستش را بر شانه من گذاشت و گفت: دوست عزیزم! می‌دانی جوان بودم درست از همین جاده به سوی آلمان سرازیر شدم تا بروم و هایدگر را ببینم اما از زمانی که فلسفه ایرانی ملاصدرا، سهرودی و مانند اینها را شناختم، دیگر فلسفه هایدگر از چشمم افتاد چراکه در هایدگر وجود با مرگ پایان می‌پذیرد اما ملاصدرا کسی است که در می‌یابد وجود راستین و ناب آنجاست که هستی آدم پایان می‌پذیرد.