Home > Author > گروس عبدالملکیان >

" کبریت می کشم

تاریک روشن است

قندیل ها ،انگشتهای زمستانند بر گلوی درختان

تاریک روشن است

و بوته ای لا به لای درخت ها یخ زده

بوته ای که حرف می زد ،راه می رفت ،تفنگ می کشید

و آنقدر پرنده در سر داشته

که جنگل صدایش می کردند...

کبریت می کشم ... "

گروس عبدالملکیان , حفره‌ها


Image for Quotes

گروس عبدالملکیان quote : کبریت می کشم<br /><br /> تاریک روشن است<br /><br /> قندیل ها ،انگشتهای زمستانند بر گلوی درختان<br /><br /> تاریک روشن است<br /><br /> و بوته ای لا به لای درخت ها یخ زده<br /><br /> بوته ای که حرف می زد ،راه می رفت ،تفنگ می کشید<br /><br /> و آنقدر پرنده در سر داشته<br /><br /> که جنگل صدایش می کردند...<br /><br />کبریت می کشم ...